به گزارش مشرق، قطع روابط دیپلماتیک عربستان با قطر که مصر و چند کشور کوچک دیگر عربی هم با آن همدست شده اند، یک شوک برای رسانه ها در روزهای گذشته بود. ریاض دوحه را متهم به حمایت از تروریسم و همچنین روابط پنهان و آشکار با ایران کرد و مرز خود با این کشور را بست. طبق روال معمول مقامات ریاض سند معتبری هم از ادعاهای خود ارائه نکرده اند. بلافاصله مرز عربستان با قطر که مهمترین مسیر زمینی انتقال کالا و موادغذایی است، مسدود شد و فضای هوایی عربستان و امارات به روی همه پروازهای هواپیماهای قطری بسته شد و بر اساس گزارش رسانه ها پرواز هواپیماهای قطر هم اکنون از فضای هوایی ایران انجام می شوند. اگرچه تیترهای زیادی اکنون در رسانه ها با مضمون های شوک آور از این قطع روابط ناگهانی وجود دارند، اما بررسی الگوهای دوستی و دشمنی در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس و قواعد حاکم بر شکل گیری ائتلاف ها در این منطقه می تواند نشان دهد که چنین اتفاقاتی در روابط بین کشورهای منطقه دور از انتظار نیستند.
قطر یکی از شش عضو شورای همکاری خلیج فارس است. شورایی که بیش از سه دهه از شکل گیری آن می گذرد و از آغاز، انگیزه تشکیل آن بیش از آنکه ناشی از همگرایی های سیاسی و اقتصادی باشد، رفتاری واکنشی به تحولات در منطقه، به خصوص جنگ تحمیلی هشت ساله صدام به ایران بوده است. از بدو تاسیس شورای همکاری، پیوسته سایه سنگین عربستان به عنوان بزرگترین کشور عضو شورا با یک تناسب نداشتن فاحش ژئوپلتیک بر این شورا سنگینی کرده است. معمولا در هر پیمان منطقه ای، اگر تناسبی میان اعضای پیمان وجود نداشته باشد، سیاست ها و رویکردها و منافع عضو قدرتمند بر منافع سایر اعضاء غالب شده و سوگیری کلی و رویکردهای حاکم بر سیاست های پیمان را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. این دقیقا اتفاقی است که طی نزدیک به چهار دهه در شورای همکاری خلیج فارس روی داده و سیاست ها، موضع گیری ها، ائتلاف ها و روی هم رفته الگوهای دوستی و دشمنی موجود در شورا تحت نفوذ سیاست ها و تمایلات سعودی شکل گرفته اند. اما از سوی دیگر، اگرچه اعضای کم قدرت تر و کوچک شورا، حضور در ائتلاف زیر سایه برادر بزرگتر را اجتناب ناپذیر یافته اند، اما هرکدام تلاش کرده اند سلایق خود به خصوص در سیاست خارجی را با اقداماتی فردگرایانه در خارج از شورا جبران کنند. البته در رفتارهای هر یک از اعضا الگوی واحدی دیده نمی شود چون هریک اقتضائات ژئوپلتیک خاص خود را مد نظر قرار داده اند.
بحرین به دلیل بحران مشروعیت و وابستگی امنیتی به عربستان، در این سال ها تلاش کرد تا هر چه دامنه نارضایتی های داخلی در این کشور گسترده تر می شود، بیشتر به دامان عربستان پناه ببرد و احساس امنیت بیشتری کسب کند. امارات متحده عربی به دلیل تقارب ایدئولوژیک بیشتر به ریاض، تاکنون کمتر از خود فردگرایی بروز داده و تقریبا امین ترین متحد عربستان است. اما سه کشور کویت، عمان و به خصوص قطر هرجا فرصتی یافته اند، تلاش کرده اند تا حد ممکن از خود تصویری مستقل تر در سیاست خاارجی بیافرینند. اگرچه در مواردی هزینه های زیادی نیز به خاطر این تکروی متحمل می شوند. زمانی که که قطر شبکه الجزیره را تاسیس کرد، نشان داد که به دنبال ایجاد چهره ای متمایز از خود در منطقه ای است که دمکراسی و آزادی رسانه به بهای کیمیاست.
از همان زمان شبکه تازه تاسیس الجزیره در مواردی خشم دولت های عرب را بر می انگیخت. پس از آن، قطر گرایش های اخوان المسلمینی خود را آشکار کرد و دفتر گروه فلسطینی حماس را در دوحه مستقر کرد. اقدامی که امروز دوحه هزینه آن را با پیوستن ژنرال عبدالفتاح االسیسی به تحریم های عربستان می پردازد، ژنرال مصری که این روزها برای رهبران اخوان احکام سنگین و طویل المدت زندان صادر می کند. اگرچه مصر امروز از رهبری جهان عرب، فقط نوستالژی آن در دهه های گذشته را در خاطره دارد، اما به خاطر وابستگی به دلارهای نفتی عربستان متعهد به پیروی از سیاست های عربستان است.
پس از اعلام قطع روابط عربستان و متحدانش با قطر، بلافاصله کانون های رایزنی و سفر های دیپلماتیک شروع شد. در عین حال مقامات قطری همچنان با در پیش گرفتن یک رفتار محافظه کارانه که نمی خواهد پل های پشت سر را خراب کند، بسیاری از ادعاهای مطرح شده علیه خود را رد یا انکار می کنند. در حالی که هنوز فقط دو روز از اعلام قطع روابط می گذرد، رسانه ها گزارش می دهند محمد بن عبدالرحمان آل ثانی، وزیر امور خارجه قطر بر آمادگی کشورش جهت پذیرش میانجیگری برای حل بحران در روابط با کشورهای عرب تأکید کرده و امیر این کشور سخنرانی خود درباره تحولات اخیر را به دلیل درخواست امیر کویت از وی برای مهار بحران به تأخیر انداخته است.
اگرچه وزیر امور خارجه قطر برای حل بحران اعلام آمادگی کرده، اما سایه سنگین ریاض بر شورا و همسایگان را که باعث این بحران گردیده یادآور شده و اظهار داشت "سؤالات زیادی درباره آینده شورا وجود دارد". وی توصیه می کند "باید روابط بر پایه همکاری و همبستگی باشد چراکه همگان می دانند روابط میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بر پایه وحدت و فرهنگ واحد و روابط خانوادگی است اما قیمومیت یک کشور از این شورا بر کشور دیگر یا تحمیل کردن یک سیاست و مداخله در امور داخلی آن مساله ای است که ما با آن مخالفیم".
در واقع در میان همه اخبار و گمانه زنی هایی که رسانه های غربی و عربی از علت قطع روابط عربستان با قطر منتشر می کنند و بسیاری از آنها هم بر اساس اخبار غیر معتبر هستند، با این جمله وزیر امور خارجه قطر می توان علت العلل اختلافات کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را دریافت. اما نتیجه گیری، نگاه به بحران ایجاد شده در روابط اعضای شورای همکاری خلیج فارس، باید نگاهی از جنس مناسبات روابط خود این اعضا با یکدیگر باشد. ارتباط دادن قطع روابط ریاض و دوحه به ایران و ادعای سعودی ها مبنی بر همکاری قطر با ایران به نظر می رسد دستاویزی سیاسی و تبلیغاتی از سوی عربستان است که یک تیر و دو نشان ریاض است. توجیه فشار بر قطر به خاطر سرکشی و هویت جویی دوحه و بالا بردن هزینه های ایران با اتهامات بی اساس، شگردی شناخته شده در رفتارهای سعودی ها است که نباید فریب خورد.
قطر یکی از شش عضو شورای همکاری خلیج فارس است. شورایی که بیش از سه دهه از شکل گیری آن می گذرد و از آغاز، انگیزه تشکیل آن بیش از آنکه ناشی از همگرایی های سیاسی و اقتصادی باشد، رفتاری واکنشی به تحولات در منطقه، به خصوص جنگ تحمیلی هشت ساله صدام به ایران بوده است. از بدو تاسیس شورای همکاری، پیوسته سایه سنگین عربستان به عنوان بزرگترین کشور عضو شورا با یک تناسب نداشتن فاحش ژئوپلتیک بر این شورا سنگینی کرده است. معمولا در هر پیمان منطقه ای، اگر تناسبی میان اعضای پیمان وجود نداشته باشد، سیاست ها و رویکردها و منافع عضو قدرتمند بر منافع سایر اعضاء غالب شده و سوگیری کلی و رویکردهای حاکم بر سیاست های پیمان را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. این دقیقا اتفاقی است که طی نزدیک به چهار دهه در شورای همکاری خلیج فارس روی داده و سیاست ها، موضع گیری ها، ائتلاف ها و روی هم رفته الگوهای دوستی و دشمنی موجود در شورا تحت نفوذ سیاست ها و تمایلات سعودی شکل گرفته اند. اما از سوی دیگر، اگرچه اعضای کم قدرت تر و کوچک شورا، حضور در ائتلاف زیر سایه برادر بزرگتر را اجتناب ناپذیر یافته اند، اما هرکدام تلاش کرده اند سلایق خود به خصوص در سیاست خارجی را با اقداماتی فردگرایانه در خارج از شورا جبران کنند. البته در رفتارهای هر یک از اعضا الگوی واحدی دیده نمی شود چون هریک اقتضائات ژئوپلتیک خاص خود را مد نظر قرار داده اند.
بحرین به دلیل بحران مشروعیت و وابستگی امنیتی به عربستان، در این سال ها تلاش کرد تا هر چه دامنه نارضایتی های داخلی در این کشور گسترده تر می شود، بیشتر به دامان عربستان پناه ببرد و احساس امنیت بیشتری کسب کند. امارات متحده عربی به دلیل تقارب ایدئولوژیک بیشتر به ریاض، تاکنون کمتر از خود فردگرایی بروز داده و تقریبا امین ترین متحد عربستان است. اما سه کشور کویت، عمان و به خصوص قطر هرجا فرصتی یافته اند، تلاش کرده اند تا حد ممکن از خود تصویری مستقل تر در سیاست خاارجی بیافرینند. اگرچه در مواردی هزینه های زیادی نیز به خاطر این تکروی متحمل می شوند. زمانی که که قطر شبکه الجزیره را تاسیس کرد، نشان داد که به دنبال ایجاد چهره ای متمایز از خود در منطقه ای است که دمکراسی و آزادی رسانه به بهای کیمیاست.
از همان زمان شبکه تازه تاسیس الجزیره در مواردی خشم دولت های عرب را بر می انگیخت. پس از آن، قطر گرایش های اخوان المسلمینی خود را آشکار کرد و دفتر گروه فلسطینی حماس را در دوحه مستقر کرد. اقدامی که امروز دوحه هزینه آن را با پیوستن ژنرال عبدالفتاح االسیسی به تحریم های عربستان می پردازد، ژنرال مصری که این روزها برای رهبران اخوان احکام سنگین و طویل المدت زندان صادر می کند. اگرچه مصر امروز از رهبری جهان عرب، فقط نوستالژی آن در دهه های گذشته را در خاطره دارد، اما به خاطر وابستگی به دلارهای نفتی عربستان متعهد به پیروی از سیاست های عربستان است.
پس از اعلام قطع روابط عربستان و متحدانش با قطر، بلافاصله کانون های رایزنی و سفر های دیپلماتیک شروع شد. در عین حال مقامات قطری همچنان با در پیش گرفتن یک رفتار محافظه کارانه که نمی خواهد پل های پشت سر را خراب کند، بسیاری از ادعاهای مطرح شده علیه خود را رد یا انکار می کنند. در حالی که هنوز فقط دو روز از اعلام قطع روابط می گذرد، رسانه ها گزارش می دهند محمد بن عبدالرحمان آل ثانی، وزیر امور خارجه قطر بر آمادگی کشورش جهت پذیرش میانجیگری برای حل بحران در روابط با کشورهای عرب تأکید کرده و امیر این کشور سخنرانی خود درباره تحولات اخیر را به دلیل درخواست امیر کویت از وی برای مهار بحران به تأخیر انداخته است.
اگرچه وزیر امور خارجه قطر برای حل بحران اعلام آمادگی کرده، اما سایه سنگین ریاض بر شورا و همسایگان را که باعث این بحران گردیده یادآور شده و اظهار داشت "سؤالات زیادی درباره آینده شورا وجود دارد". وی توصیه می کند "باید روابط بر پایه همکاری و همبستگی باشد چراکه همگان می دانند روابط میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بر پایه وحدت و فرهنگ واحد و روابط خانوادگی است اما قیمومیت یک کشور از این شورا بر کشور دیگر یا تحمیل کردن یک سیاست و مداخله در امور داخلی آن مساله ای است که ما با آن مخالفیم".
در واقع در میان همه اخبار و گمانه زنی هایی که رسانه های غربی و عربی از علت قطع روابط عربستان با قطر منتشر می کنند و بسیاری از آنها هم بر اساس اخبار غیر معتبر هستند، با این جمله وزیر امور خارجه قطر می توان علت العلل اختلافات کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را دریافت. اما نتیجه گیری، نگاه به بحران ایجاد شده در روابط اعضای شورای همکاری خلیج فارس، باید نگاهی از جنس مناسبات روابط خود این اعضا با یکدیگر باشد. ارتباط دادن قطع روابط ریاض و دوحه به ایران و ادعای سعودی ها مبنی بر همکاری قطر با ایران به نظر می رسد دستاویزی سیاسی و تبلیغاتی از سوی عربستان است که یک تیر و دو نشان ریاض است. توجیه فشار بر قطر به خاطر سرکشی و هویت جویی دوحه و بالا بردن هزینه های ایران با اتهامات بی اساس، شگردی شناخته شده در رفتارهای سعودی ها است که نباید فریب خورد.
منبع: دیپلماسی ایرانی